یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
در بارهی نظرسنجیهایی که در بارهی انتخابات پیشرو انجام میگیرد تردید و سردرگمی کم نیست. برای رفع برخی ابهامها و پاسخ به برخی پرسشها که این روزها مطرح شده، من و سه نفر از دوستانی که کار و تخصصشان پژوهش اجتماعی است، متنی منتشر کردهایم که در ادامه میخوانید:
این روزها با بالا گرفتن نسبی تب انتخابات بازار نظرسنجیها هم داغ شده است. اغلب با استناد به نظرسنجیها در مورد وضعیت آرای نامزدها بحث و گفتوگو میشود. بر مبنای این نظرسنجیها، داوریهای سیاسی صورت میگیرد؛ استراتژیهای تبلیغاتی اتخاذ میشود؛ و برای ایجاد امید در میان هواداران یا ترویج ناامیدی در میان اردوگاههای رقیب از آنها استفاده و گاه سوء استفاده میشود. اما آنچه معمولاً در این میان مورد توجه قرار نمیگیرد اعتبار فنی نظرسنجیهای موجود و نیز تحلیل چهارچوب اجتماعی-روانی کلیتری است که این نظرسنجیها در آن انجام میگیرد. در حالی که صرفنظر از اعتبار فنی، اعتبار استنتاجهایی که از این نظرسنجیها صورت میگیرد وابسته به تحلیل همین چهارچوبهای روانی-اجتماعیِ کلیتر است.
متاسفانه در وضعیت کنونی آزادی بیان؛ در شرایط ضعف نهادهای مدنی؛ در غیاب نهادهای نظرسنجیِ معتبرِ مستقل؛ و نیز با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات نظرسنجیهایی که دستگاههای دولتی با استفاده از منابع عمومی انجام میدهند، فضای مناسبی برای نقد و ارزیابی نظرسنجیها وجود ندارد. با توجه به فقدان فضای حرفهای و حتی عمومی برای چنین نقدها و ارزیابیها، و نبود عرصهای برای گفتوگوهای فنی در بارهی آن، ما نویسندگان متن حاضر بر آن شدیم تا زمان رایگیری و در صورت وجود یافتههای قابل اعتمادتر، نظرها و تحلیلهای خود را در بارهی نظرسنجیها با مخاطبان و استفادهکنندگان در میان بگذاریم. هدف ما دفاع از جنبههای فنی و علمی نظرسنجی و پرهیز دادن از استنتاجهای نادرستی است که استنتاجکنندگان را در نهایت وامیدارد ضعف تحلیلها و ارزیابیهای خود را متوجه نظرسنجی و دانش اجتماعی کنند.
استناد ما به نظرسنجیها مواردی را دربرمیگیرد که توسط موسسات شناخته شده و با استفاده از روشهای علمی انجام میشود. چنان که در فضای انتخابات در ایران مرسوم است، بخشی از تبلیغات برای جلب آراء و ناامید کردن طرفداران نامزد رقیب از طریق انتشار نتایج نظرسنجیهای ساختگی و غیرعلمی صورت میگیرد. در سایتها و رسانهها نیز اغلب به نتایج نظرسنجیهایی اشاره میشود که معلوم نیست کدام موسسه و با چه روشهایی انجام داده است. این نوع نتایج که قابلیت ارزیابی علمی ندارند و بخشی از برنامهی تبلیغات انتخاباتی محسوب میشوند، مورد نظر این این نوشته نیست.
صرف نظر ازجنبهی علمی، به عنوان فعالیتی اجتماعی مایلیم با اتکا به دادههای موجود و استنتاجهایی محتاطانه از آنها، مسیر تصمیمگیری را برای بهبود شرایط سیاسی اجتماعی، از خلال مجال اندکی که انتخابات پیشرو میگشاید، روشنتر سازیم. همچنین با نزدیک شدن به زمان انتخابات و بهبود کیفیت نظرسنجیها، در صورت لزوم میتوان در مورد سلامت انتخابات هم استنباطهایی داشت که به کار ارزیابی کیفیت برگزاری انتخابات از نظر صحت نتایج اعلام شده یاری خواهد رساند.
شکل نگرفتن فضای انتخاباتی
بنا به شواهد تجربی، در حال حاضر به دلایل متعدد، فضای انتخاباتی ایجاد نشده است. به تعبیر دقیقتر و فنیتر میتوان گفت هنوز افکار عمومی در بارهی انتخابات بطور جدی شکل نگرفته است. بنابراین اغلب مردمی هم که مورد مراجعهی پرسشگران نظرسنجیها قرار میگیرند هنوز در حال و هوای انتخابات قرار ندارند و نمیتوانند خود را در موقعیت روز رأیگیری تصور کنند.
در چنین وضعیتی میزان «آرای خاموش» و «آرای شناور» تا حدی تعیینکننده است. آرای خاموش اشاره به آرای کسانی است که در حال حاضر تصمیم به شرکت در انتخابات ندارند. آرای شناور شامل آرای کسانی است که هنوز برای عدم شرکت در انتخابات به تصمیم قطعی نرسیدهاند یا هنوز نامزد مورد نظر خود را انتخاب نکردهاند یا در وضعیت فعلی صرفاً در مقام پاسخگویی ناگزیر به پرسشگران از نامزدی معین نام میبرند. به این ترتیب، در نبود فضای انتخاباتی بخش مهمی از رایدهندگان هنوز به مرحلهی ارزیابی و طبیعتاً تصمیمگیری در بارهی نامزد مورد نرسیدهاند. از آنجا که آرای خاموش و شناور تا روز انتخابات محتملاً دستخوش تغییراتی خواهد شد، نتیجهگیری قطعی از نظرسنجیهای کنونی نیز بسادگی ممکن نیست.
اگر این مقدمات روشن و پذیرفته باشد میتوان گفت:
1- در حال حاضر ستادهای انتخاباتی بیش از نظرسنجی نیازمند ساختوساز نظرها یعنی شکل دادن به افکار عمومی و گرمتر کردن فضای انتخاباتی هستند تا سپس امکان سنجش جریان افکار عمومی فراهم شود. نظرسنجیهایی که اکنون انجام میشود بیش از آن که برای پیشبینی نتایج به کار آید، برای سیاستگذاری، شناخت روندها و متغیرهای مهم و تاثیرگذار سودمند است. از این رو، گرچه چنین نظرسنجیهایی را نباید یکسره برخطا دانست، اما از آنها بیشتر میتوان به منزلهی ابزاری برای تدوین و طراحی برنامههای انتخاباتی بهره گرفت.
2- میزان آرای اظهار شده در نظرسنجیهای کنونی مؤید ترتیب و نسبت دقیق و قطعیِ آرای نهایی نامزدهای مورد نظر در روز انتخابات نیست. روند تغییرات آراء، حاکی از ظرفیت نامزدهای اصلاحطلب برای افزایش یا حفظ آرای کنونیشان است. بر اساس نتایج به دست آمده و با فرض تداوم چنین روندی، دومرحلهای شدن انتخابات محتملتر به نظر میرسد. با اینهمه برای اظهار نظر قطعیتر باید منتظر فعالیتهای انتخاباتی نامزدها در روزهای آینده بود.
3- در نظرسنجیهای انجام شده و در برخی استانها، سهم نسبی آرای نامزد اصولگرایان بیشتر است که احتمالا تحت تاثیر متغیرهایی چون شهرت، تکرار آشنایی و مانند آن است. بخشی از این آراء خصلتی شناور دارند و نمیتوان آنها را آرای قطعی روز انتخابات فرض کرد. بنابراین استناد اصولگرایان به این دادهها را برای ناامید ساختن اصلاحطلبان میتوان تبلیغات سیاسی قلمداد کرد.
4- بسیاری از نظرسنجیهای کنونی عمدتاً در تهران انجام میشود. با توجه با اینکه در این انتخابات آرایش آراء با در نظر گرفتن رشد گرایشها و هویتهای قومی، مذهبی و منطقهای متناظر با آرایش آرا در پایتخت نیست، در تعمیم نتایج اینگونه نظرسنجیها (با فرض صحت نمونهگیری) به کل کشور باید بسیار محتاط بود.
5- بر اساس نتایج به دست آمده از مجموعهی یافتههای نظرسنجیهای انجام شده در ماههای اخیر میتوان استنباط کرد که آرای اصلاحطلبان مستمراً رو به رشد بوده است. در صورت گرمتر شدن فضای انتخابات، افزایش مشارکت، و شکلگیری گفتمانهایی که حول موضوعات و خواستههای مشخص و منافع ملموس پدید آمده باشد، انتظار میرود روند افزایش آراء اصلاحطلبان از شتاب بیشتری برخوردار شود. همین یافتهها نشان میدهد با افزایش یافتن مشارکت و افزوده شدن آرای خاموش و نیز جذب آرای شناور، نسبت آرای اصلاحطلبان باز هم افزایش خواهد یافت.
6- در شرایط فعلی برای اصولگرایان خاموشنگه داشتن آرای خاموش و حفظ سطح مشارکت در حد متوسط و پایین و جلوگیری از فرار آرای شناور مناسبتر به نظر آمده است. سیاست تبلیغات انتخاباتی در صدا و سیما نیز نشاندهندهی توجه دستگاههای تبلیغات رسمی به این موضوع است.
7- در اردوگاه اصلاحطلبان، مهمتر از تلاش برای فعالسازی آرای خاموش، تأثیرگذاری بر آرای شناور است. زیرا جلب آرای خاموش گرچه میتواند آرای اصلاحطلبان را افزایش دهد اما قادر نیست آرای رقیب اصولگرایشان را کاهش دهد.
8- اصلاحطلبان برای تغییر جهت آرای شناور همزمان با نقد سیاستهای رقیب اصولگرا، باید برنامههای ایجابی خود را با گستره و شدت بیشتری دنبال کنند. تأکید بیش از حد بر تلاشهای سلبی جهت تضعیف رقیب اصولگرا محتمل است در صورت تشدید به ضد خود بدل شود.
ائتلاف و مسائل آن
یکی از موضوعاتی که فکر و عمل نیروها را در اردوگاه اصلاحطلبان به خود معطوف کرده، تلاش برای اجماع یا ائتلاف میان آقایان کروبی و موسوی، است. برخی از دیدگاه سیاسی به این موضوع توجه میکنند و برخی به استنادِ تجربیاتِ انتخاباتیِ پیشین به این موضع کشیده میشوند. کسانی که از دید سیاسی به موضوع میپردازند، بر این باورند که مردم رقابت دو نامزد اصلاحطلب را جنگ قدرت تلقی میکنند و این مسأله به کاهش آرای هر دو رقیب منجر میشود. کسانی هم که به تحربیات پیشین اتکا میکنند، به انتخابات سال 84 اشاره میکنند و میگویند اگر در آن انتخابات هم آقایان کروبی و معین انتلاف میکردند، امکان پیروزی داشتند. ما با اتخاذ دیدگاهی عملگرا، با اتکاء به دادههای به دست آمده از نظرسنجیها، و تحلیل بافت اجتماعی رایدهندگان در این باره اظهار نظر میکنیم.
آنچه در حال حاضر در این باره میتوان گفت اینهاست:
1- با توجه به فقدان زندگی سیاسیِ فعال، و رایج نبودن چهارچوب حزبی برای زندگی سیاسی در ایران، نمیتوان گفت که آرای نامزدهای یک جبهه یا اردوگاه سیاسی از خاصیت جابهجایی کامل برخوردار است. در نتیجه، کنارهگیری یک نامزد به نفع نامزد دیگر در یک جبهه، به این معنی نیست که همه یا اکثرِ آرای فرد کنار رفته لزوماً نصیب فرد هم جبههی او خواهد شد.
2- پژوهشها نشان میدهد که در انتخابات سال 84 رأیدهندگان به آقایان کروبی و معین از پایگاههای اجتماعی متفاوتی برخوردار بودهاند و اجماع این دو نیز منجر به ریزش آرای معنادار یکی به سبد آرای دیگری نمیشده است.
3- بنا به یافتههای به دست آمده، نزدیک به نیمی از رایدهندگان به آقایان احمدینژاد، کروبی و موسوی برای آنها هویت مستقل و متمایز قائلاند. اینان در صورت نبود هر یک از نامزدهاشان در صحنهی مبارزهی انتخاباتی، یا تمایلی به مشارکت ندارند یا برای انتخاب جایگزین دچار سردرگمی و تردید هستند. به علاوه، ترکیب اجتماعی آراء نیز نشان میدهد آراء نامزد منصرف شده در میان نامزدهای موجود (و نه منحصراً نامزد همجبههی او) توزیع خواهد شد.
4- در صورت انصراف یکی از دو رقیب اصلاحطلب، آرایی که به دلیل فقدان خاصیت جابهجایی از گردونه خارج میشود، میتواند موجب افزایش نسبت آرای رقیب اصولگرا شود. به عبارت دیگر انصراف هر یک از دو نامزد اصلاحطلب در وضعیت فعلی موجب کاهش کل آراء (یعنی کاهش مخرج کسرِ میزان مشارکت) و در نتیجه باعث افزایش نسبت رای رقیب خواهد شد.
عباس عبدی، محمد فاضلی، حسین قاضیان، محسن گودرزی
[مرتبط: نظرسازی مهمتر است تا نظرسنجی]
[مربوط: حالا که خاتمی رفته دیگه ...]
انتخابات؛ امر سیاسی وحشی، امر اجتماعی نحیف
آقایان کاندیدا چگونه نشستند و چهها گفتند؟
این دخترا هم ایرانیاند و به اندازهی ما حق رأی دارند
شهروند عادی چطور میتواند بر انتخابات تأثیر بگذارد
نظرها
استاد الاساتید
متن شما عالمان افکار سنجی،حکم نسخهء اطبا را دارد که فاعلان عرصهء سیاست باید به آن عمل کنند، بی برو برگرد و گرنه علمانیت آن را مردود نمایند اگر می توانند! تا ضمن شادی روح پوپر ابطالگرا بالاخره چشم ما به دستخط دوتا پژوهشگر دیگر هم روشن شود که برای روز مبادا بکارشان داریم .
از قضا این نسخه تان امروز بدجور به دادم رسید و برای بنده که مثلآ اهل اظهار و ابراز لحیه در سیاست می باشم درست وقتی تازه مشغول خواندنش شدم و هنوز به پاراگراف آخر نرسیده بودم که یکی از دوستان ستاد سیدنا، پیرو اظهارات سابق بنده ، مدرک علمی خواست بر امتناع اجماع، که فی الفورو با اعتماد به نفس مثال زدنی در حد احمدی نژاد(با تیم ملی اشتباه نشود)آدرس همین متن سایت فخیمهء دالیه را اعلام کردم(در عرض 5 ثانیه) و نفسی از تـَهِ دل کشیدم که شکر خدا آبروداری شد هم به لحاظ سرعت عکس العمل هم به لحاظ فخامت و علمانیت متن و هم به لحاظ امضاهای ذیل آن و فاتحه ای خیرات درگذشتگان صاحبان فتوا در علم پژوهش! این را عرض کردم که یادتان باشد تا حق ویزیت را از ایشان بگیرید والبته سهم بنده هم فراموش نشود.
جناب محمد حسین چون شما به طرف دسترسی دارید لطفاً پورسانت ما رو هم کنار بذارید تا خدمت برسیم;)
محمدحسین | شنبه، ۲ خردادماه ۱۳۸۸، ۷:۱۶ بعدازظهر
آقای موسوی با تاکید بر آزادی اندیشه گفت:"خواستن آزادی مانند خواستن هواست بدون هوا همه خفه می شوند و بدون آزادی کشور می میرد و ما نمی توانیم بدون آزادی، ایران پیشرفته داشته باشیم."
BBC
Amir | شنبه، ۲ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۱:۰۱ بعدازظهر
کروبی: کرباسچی معاون اول من خواهد بود
مهدی کروبی گفته است در صورت پیروزی در انتخابات، غلامحسین کرباسچی، شهردار پیشین تهران را به عنوان معاون اول خود انتخاب می کند.
BBC
Amir | شنبه، ۲ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۱:۰۸ بعدازظهر
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران گفته است تخریب دولت جرم است.
BBC
Amir | شنبه، ۲ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۱:۱۵ بعدازظهر
آقای قاضيان، بايد خود کانديداهای اصلاح طلب رياست جمهوری به اشتباهات گذشته اصلاح طلبان اقرار و قول بدهند که نمايندگی مردم را خواهند کرد و بقول هائی که ميدهند پای بند خواهند بود. حرفهائی بزنند که جمعيت خاموش را به رای دادن و رفتن پای صندوقهای رای تشويق کند. آقای قاضيان، من در مسافرت 2 هفته ای که بسوئيس داشتم 4 شب هم بايران مسافرت کردم و در يکی از هتلهای نزديک ميدان ونک اقامت داشتم و روزها هم خانه فاميل و دوستان ميرفتم. خواسته های جمعيت خاموش و تاثير گذار در انتخابات بسيار فراتر از شعارهائی بود که اين دو کانديدای محترم اصلاح طلب ميدهند. لذا اين هنر اين دو کانديدای محترم است که با سخنان خود بتوانند جمعيت خاموش را بحرکت در بياورند در غير اينصورت برد با رای دهندگان ثابت حکومت است. با وجود مشاورينی مثل شماها انتظار اين است که نحوه شعارهای انتخاباتی تاثير گذارتر باشد. آمريکا، امير
بله مطالبات مردم انباشته شده و بیش از ظرفیت معمول نظام سیاسی است. بنابراین نامزدها هم نمیتوانند از ظرفیتهای حقیقی نظام سیاسی خیلی فراتر بروند. روشن است که این امر در عمل ممکن است به کاهش مشارکت در انتخابات منجر شود. اما مهم این است که از خود بپرسیم سود عدم شرکت در انتخاباتی با همهی محدودیتهای موجود را چه کسی جمع میکند و زیانش نصیب چه کسی میشود؟
Amir | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۱:۴۵ صبح
آقاي قاضيان، شنيدم که آقای خاتمی پيامهائی از طرف نمايندگان رهبری دريافت کردند که در انتخابات رياست جمهوری شرکت نکنند. دليلش را شما در چه ميدانيد؟
دلیل دادن پیامها یا دلیل عدم شرکت آقای خاتمی؟
Amir | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۴:۱۵ صبح
آقای قاضيان، آقای کروبی با شهامت تر و خط شکن تر (خط قرمز) از آقای موسوی بنظر ميرسند هرچند که آقای موسوی هم پشت سر آقای کروبی خط شکن ميشوند. حرفهای آقای رضائی هم از احمدی نژاد واقع بينانه تر است. اين بار انتخابات بعلت همان خط شکني ها دارد جذاب تر ميشود.
انتخابات دارد کم کم حرفهایتر میشود و مطالبات دارد شکل مشخصتری میگیرد.
Amiri | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۵:۲۳ صبح
آقای قاضيان، بنفع آقايان کروبی و موسوی است که در دور اول هردو بمانند و حتي بنفع اصلاح طلبان است که آقای رضائی هم بماند و دور اول را چهارنفری برگزار نمايند که آرا بين 4 نفر تقسيم شود و انتخاب رئيس جمهور بدور دوم کشيده شود. برای دور دوم هنوز زود است که اظهار نظر شود. برد اصلاح طلبان بستگی به شرکت اکثريت خاموش در انتخابات را دارد. اينکه آقايان کروبی و موسوی در حال شکستن خطوط قرمز هستند کار بسيا بسيار.... خوبی است و تحرک اکثريت خاموش را بشدت افزايش ميدهد.
با شما موافقم و درمتن هم به این موضوع اشاره کردهایم، البته نکتهی مهم دیگر جذب آرای شناور است که شاید اهمیت کمتری از جلب آرای خاموش نداشته باشد.
Amir | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۹:۰۹ صبح
آقای قاضيان، چرا فیس بوک در آستانه انتخابات ایران مسدود شده است؟
به همان دلیل که یاس نو تعطیل شد!
Amiri | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۱:۲۵ صبح
نگاهی دیگر: دلایل پیشبینی ناپذیری انتخابات
مهراد واعظی نژاد
روزنامه نگار در لندن
یکی از جملاتی که در بسیاری بحث ها و تحلیل های انتخاباتی ایران شنیده می شود این است که "رای دادن مردم ایران هم مثل خودشان پیش بینی ناپذیر است."
این نظر به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ رواج بیشتری پیدا کرده و گاه و بی گاه در توضیح نتایج آن انتخابات، دست کم در دور اول، به کار گرفته می شود.
با وجود این به نظر می رسد که به کار گیری صفت "پیش بینی ناپذیر" در مورد عامه رای دهندگان، عملا توضیح ناپذیر جلوه می کند؛ یعنی رفتار توده مردم را، به عنوان عاملان اصلی در بروز آن پدیده، از حوزه منطق و بررسی عقلانی خارج می کند.
حال آنکه آنچه از آن به عنوان رفتار غیرقابل پیش بینی مردم یاد می شود، به نوعی پیروی از منطق فردی است در فضایی که هیچ اندیشه یا گفتمانی مقبولیت جمعی، به آن اندازه که بتواند سلایق شخصی را شکل دهد، ندارد.
در واقع، در نبود این منطق جمعیِ مسلط، توده های مردم به منطق فردی یا گروهی خویش (در ابعاد کوچک) رجوع می کنند.
این رفتار شخص- محور از نگاهِ دورِ ناظر بیرونی به سادگی و در برابر شمار انبوهی از این "فرد"ها قابل درک نیست و از این رو به آن نام پیش بینی ناپذیر داده می شود.
در روز رای گیری در انتخابات ششمین دوره مجلس ایران در سال ۱۳۷۸، بسیاری از رای دهندگان در تهران با بریده ای از یکی از روزنامه های اصلاح طلب آن دوران وارد حوزه های رای گیری می شدند.
این بریده در واقع لیست سی نفره ای بود از نامزدهایی که آن روزنامه ها برای نمایندگی مردم تهران پیشنهاد کرده و به اتفاق در فرصت تبلیغات انتخاباتی در حاشیه صفحه اول خود چاپ می کردند.
اگرچه تفاوت هایی جزیی در برخی از این لیست ها دیده می شد و بی تردید بودند رای دهندگانی که در عین گرایش به اصلاح طلبان با منطقی شخصی، نامی را از لیست خط زده یا به آن می افزودند، اما کلیت این پیشنهاد بین شهروندان تهرانی مقبولیت داشت و تقریبا با همان ترتیب از صندوق ها بیرون آمد.
امروز نه حمایت این حزب اصلاح طلب، نه بیانیه آن جمعیت فقها، نه امضای این روشنفکر و آن فعال سیاسی، هیچ یک ضامن بسیج توده های مردم نیست.می توان گفت که در این برهه زمانی بخش قابل توجی از مردم روزنامه ها و روزنامه نگاران را به عنوان گروهی مرجع برای رفتار سیاسی خود پذیرفته بودند.
در این حالت منطق شخصی تحت تاثیر منطقی جمعی بود و رای دهندگان نام یا نام های بعضا نا آشنا را به اعتبار یک گروه مرجع روی برگه های رای می نوشتند.
با گذشت ده سال از آن روز، نه تنها روزنامه ها و روزنامه نگاران جایگاه و تاثیرگذاری خود را از دست داده اند، که هیچ گروه یا گفتمان دیگری نیز نتوانسته خلاء مرجعیت سیاسی بخش بزرگی از شهروندان ایرانی را پر کند.
امروز نه حمایت این حزب اصلاح طلب، نه بیانیه آن جمعیت فقها، نه امضای این روشنفکر و آن فعال سیاسی، هیچ یک ضامن بسیج توده های مردم نیست.
حاصل آنکه در نبود - یا بی اعتباری - گروه های مرجع رای دادن یا انتخاب از عملی سیاسی با پیامدهای جمعی به امری عمدتا شخصی تقلیل یافته است.
بدون شک در شکل گیری چنین فضایی نقش ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران و عملکرد صاحبان قدرت نیز قابل چشم پوشی نیست.
ساختاری که در آن فعالیت های مدنی عموما برتابیده نمی شود و از تشکل های صنفی گرفته تا جنبش زنان و حرکت های دانشجویی با محدودیت های فراوان روبه رو هستند.
در این شرایط ایجاد ارتباط معنادار بین هر یک از این گروه ها با بدنه جامعه به سادگی ممکن نیست و گسست میان نخبگان پیگیر و درگیر سیاست با توده های مردم ناگزیر می نماید.
با این همه، به رغم شرایط دشوار ساختاری، کسانی که باید منطقا برای بازتعریف نسبت خود با مردم و رسیدن به جایگاهی معنادار در سیر تحولات سیاسی ایران بکوشند، نخبگان این کشور (در معنای عام کلمه) هستند.
اساسی ترین نکته اما این است که اطلاق"غیر قابل پیش بینی" به جامعه ایران پیش و بیش از هر کس از سوی همین دسته صورت می گیرد.
به بیان دیگر، به نظر می رسد همان گروهی که کمابیش در بطن این مسأله جای دارد، با نادیده گرفتن نقش خود و نشانه رفتن انگشت به سوی توده های مردم، از برداشتن گام اولِ حل هر مسأله، یعنی تلاش برای فهم دقیق آن، سر باز می زند.
BBC
Amir | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۱:۳۱ صبح
سلام
یک شهروند عادی برای گرم کردن فضای انتخابات چه کاری می تواند بکند؟
پرسش کاملاً به جایی است. وادارم کردید در بارهاش بنویسم. در اولین فرصت. فعلا به لینکی که با عنوان «شهروند عادی چطور میتواند بر انتخابات تأثیر بگذارد» در قسمت وبکاویها دادهام، نگاهی بیاندارید. این لینک، صرفنظر از بحثهای نظری و اخلاقی، دستورالعملهای مشخص ارائه میدهد.
فرزانه | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۱:۴۳ صبح
یعنی این خبر دروغه!؟ پس چرا تکذیب نمیشه؟
ضمناً الشرق الوسط ربطی به عربستان ندارد و چاپ لندن است ولی اگر بگیم به ام آی سیکس شاید!
****************
تازهترین ادعای عجیب روزنامه سعودی:
شهادت چهار افسر سپاه در سقوط بالگرد نظامی ونزوئلا!
چهار افسر مزبور عضو یک هیأت رسمی بودند که به ریاست سردار مصطفي محمد نجار، وزير دفاع ايران در سيام آوريل گذشته برای امضای یادداشت تفاهم با ونزوئلا رهسپار کاراکاس شده بودند. منابع «الشرقالاوسط» گفتند دولت ونزوئلا در هنگام اعلام خبر سقوط این بالگرد، هیچ اشارهای به وجود افسران ايراني کشته شده در این حادثه نکرد.
كدخبر: ۴۹۱۰۷تاريخ: ۰۳ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۰:۲۵
در حالی که روزنامه سعودی «الشرقالاوسط» در خبری عجیب، مدعی شهادت چهار افسر سپاه در سقوط بالگرد نظامی ونزوئلا شده، منابع نزدیک به سپاه پاسداران، این خبر را رد میکنند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن مدعی شد، چهار افسر سپاه پاسداران ایران، روز سه شنبه، سوم ماه می بر اثر سقوط بالگرد نظامی ونزوئلایی در نزدیکی مرز مشترک این کشور با کلمبیا کشته شدند.
این روزنامه به نقل از برخی منابع ویژه! خود نوشت: چهار افسر مزبور عضو یک هیأت رسمی بودند که به ریاست سردار مصطفي محمد نجار، وزير دفاع ايران در سيام آوريل گذشته برای امضای یادداشت تفاهم با ونزوئلا، رهسپار کاراکاس شده بودند.
بنا بر گزارش یاد شده، افسران سپاهی براي انجام یک دوره آموزشي برای به کار گیری دوربینهای پيشرفته ديد شبانه که قرار است، ونزوئلا در اختیار ایران بگذارد، به همراه هیأت ایرانی وارد این کشور شدند و قرار است این دوربینها برای مراقبت از مناطق مرزی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
گفتنی است، منابع الشرق الاوسط گفتند دولت ونزوئلا در هنگام اعلام خبر سقوط بالگرد یاد شده، هیچ اشارهای به وجود افسران ايراني کشته شده در این حادثه نکرد.
همچنین هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا، روابط مستحکمی با احمدی نژاد دارد و هر دو کشور ایران و ونزوئلا، همکاریهای گستردهای در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و نظامی دارند.
ادعای روزنامه سعودی در حالی مطرح میشود که ایران در به کارگیری دوربینهای دید در شب جلوتر از کشوری چون ونزوئلاست.
از اصل و فرع ماجرا بیخبرم.
حبیب ت | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۶:۵۱ بعدازظهر
با سلام سه باره جناب قاضیان عزیز!
در توضیح کامنت قبلی در مورد پرسش راجع به بیانه راجع اجماع و نظر سنجی، مطلب را در سایت های دیگر یا جای دیگر خوانده بودم بدون اینکه توجه به امضاهای زیر ان کنم .
پس مشکل حل شد؟
حبیب ت | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۹:۳۲ بعدازظهر
حسین جان باز هم سلام!
این لینک زیر را میدهم اگر وقت و حوصله خواندن و کنترول مطلب را داری، پس از کنترول و تأئید انرا درج در غیر این صورت به فراموشی بسپار.
با ارادت زیاد
حبیب ت
حبیب جان با عرض معذرت فرصت نشد بخونمش. بنابراین از بازنشرش پوزش میخوام.
حبیب ت | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۰:۱۱ بعدازظهر
سلام
اومدم عرض ادبي كنم...
الان ازگردن درددارم ميميرم..وگرنه همش رو ميخوندم
تا كامل نخونم چيزي نميگم راجع بهش..شرمنده
موفق باشيد
ميام وهمش رو ميخونم
درپناه حق ماناباشيد
شما هم موفق باشین. امیدوارم بخونید و نظر بدید. مرسی.
پنجره.. | یکشنبه، ۳ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۰:۱۶ بعدازظهر
آیا آماری از میزان آرای افراد خاموش در دور قبل ریاست جمهوری در دست دارید؟
تحلیل شما از این میزان چیست؟
در این تحلیل ، جایی نداشت که کمی هم به خواست و نظر افراد خاموش و میزان آنها در همین نظر سنجی ها می پرداختید؟ و دلیل این خاموشی و این سردی انتخابات از طرف مردم؟
آیا اگر مردم احساس میکردند که نقشی در ساختن جامعه دارند اینگونه بی تفاوت می نشستند؟
و
آیا این توهین به مردم نیست که عدم شور انتخابات را به عدم خواست صدا و سیما برای گرم کردن تنور انتخابات ربط داده اید؟
البته این موضوعات در جای خود مهم و شایستهی مطرح شدن هستند، اما در اینجا عمدتاً از دید نظرسنجی و عملیاتی به نام انتخابات به موضوع نگاه کردیم. به عبارت دیگر فارغ از دلایلی که افراد برای شرکت نکردن دارند، اشاره کردهایم که این آرای خاموش احتمالاً چه تأثیری بر آرایش آراء خواهند داشت و نسبت به آرای شناور تأثرشان چگونه است؟
امید | دوشنبه، ۴ خردادماه ۱۳۸۸، ۵:۱۴ صبح
" انصراف هر یک از دو نامزد اصلاحطلب در وضعیت فعلی موجب کاهش کل آراء (یعنی کاهش مخرج کسرِ میزان مشارکت) و در نتیجه باعث افزایش نسبت رای رقیب خواهد شد."(پایان نقل قول)
جناب آقای قاضیان
با سلام
من گمان می کنم مهمترین بخشی که می تواند ذهن مردم عادی را درمورد عدم اجماع و انصراف آقایان کروبی و موسوی بنفع یکدیگر روشن کند همین مطلب به ظاهر ساده است که البته برای بسیاری مغفول می ماند.واز سوی دیگرهم علاوه بر این عامل هرچقدر میزان مشارکت بیشتر باشد مخرج کسر بزرگتر شده و لذا نسبت درصد آرای آقای احمدی نژاد کوچکتر می شود و ای بسا موجب شود انتخابات به دور دوم کشیده شده و آقایان کروبی وموسوی به دوردوم صعودنمایند.
لذا تلاش همه ما باید روشن کردن این مطلب باشد.
تلاش ما هم در جهت روشنکردن پایههای تجربی همین موضوع بوده است.
مجتبی | دوشنبه، ۴ خردادماه ۱۳۸۸، ۸:۵۴ صبح
با سلام
تغییر در نظر سنجی های یک نظرسنجی خاص هم قابل اعتنا نیست؟
مثلاً نظرسنجی یک مرکز رأی مهندس موسوی را در بدو ورودش به صحنه ی انتخابات بیش از 50 درصد می دانست و حدود یک ماه بعد از سوم بودن او خبر داد.
نمونه ی هر سیستم آمارگیری تقریباً ثابت است.
البته ممکن است در مواردی ماجرا همینطور باشد. در این حالت میتوان گفت نتایج «پایایی» (reliability)دارند اما این امر به این معنی نیست که لزوماً
«روایی» (validity)دارند.
ترابی | دوشنبه، ۴ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۱:۴۴ صبح
سلام و خسته نباشید
من یک سوال مهم دارم.
خیلی ها را می شناسم که بعد از سی سال و برای اولین بار می خواهند برای نه گفتن به احمدی نژاد در انتخابات شرکت کنند ولی هیچ کدام از آقایان را قبول ندارند و بین بد و یدتر هم نمی خواهند انتخاب کنند. آیا می توانند اسم دیگری بنویسند تا آمار شرکت کنندگان را بالا برده باشند؟ یا این آرا جزو آرای مخروش محاسبه خواهند شد؟
ممنون
در قانون انخابات نسبت آرای فرد پیروز بر مبنای آرای «مأخوذه» (یعنی آرای اخذ شده) محاسبه میشود. بخشی از آرای باطله نیز جزء آرای ماخوذه به حساب میآید. اما متاسفانه تا جایی که من اطلاع دارم در قانون انتخابات و آییننامهی اجرایی آن تکلیف آرایی که به نام افرادی غیر از نامزدهای رسمی (=آرای مخدوش) به صندوق ریخته میشود، روشن نشده است. اما آرای سفید به عنوان آرای باطلهای محسوب میشود که جزء آرای مأخوذه شمرده میشود. با این حساب میشود گفت آرای مخدوشی از قبیل رای به نام دیگری، شما یا دوستانی که این ایده را دارند به هدفشان نمیرساند.
هموطن | دوشنبه، ۴ خردادماه ۱۳۸۸، ۳:۴۲ بعدازظهر
چرا با نزدیک شدن به زمان انتخابات ، فکر می کنید نظر سنجی ها بهبود کیفیت پیدا میکند که نوشته اید:" همچنین با نزدیک شدن به زمان انتخابات و بهبود کیفیت نظرسنجیها، در صورت لزوم میتوان در مورد سلامت انتخابات هم استنباطهایی داشت که به کار ارزیابی کیفیت برگزاری انتخابات از نظر صحت نتایج اعلام شده یاری خواهد رساند."؟(پایان نقل قول)
چگون این مهم - بهبود کیفیت نظر سنجی ها - حاصل میشود مخصوصا که هر چه به انتخابات نزدیک تر می شویم فریب دادنها و کلاه گذاشتن ها سر مردم در زندان خبری قرار داده شده .... و قول و قرارهای آنچنانی - مثل آوردن پول نفت سر سفره ی مردم و مگر مشکل زنان و دختران ما پیدا شدن چند تار موی آنهاست - بیشتر قوت می گیرد؟
و چگونه میتوان وقتی بودجه ای وجود ندارد و نیروی متشکلی نیست و .... اراده ای وجود ندارد تا در مورد سلامت انتخابات راست آزمایی صورت داد می توان با نظر سنجی های محدود پی به تخلفات و تقلبات انتخاباتی پی برد؟
در همان متن توضیح دادهایم که وقتی افکار عمومی شکل نگرفته نظر فرد در مقام پاسخگویی به پرسشگران تحقیق با حالت فرد در روزهایی که فضا انتخاباتی شده فرق دارد. هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم و فضا انتخاباتی میشود، نظر افراد هم بهتر شکل میگیرد و به نظر نهایی در روزز انتخابات نزدیکتر میشود و در نتیجه نظرسنجیها هم دقیقتر میشود.
در جنین حالتی، در صورت انجام نظرسنجیهای درست علمی و قابل تعمیم میتوان از آنها به عنوان معیاری برای راستآزمایی نسبی نتایج اعلام شده استفاده کرد.
امید | دوشنبه، ۴ خردادماه ۱۳۸۸، ۴:۰۵ بعدازظهر
Iran's Ahmadinejad wants to debate Obama at UN
با سلام به همه و جناب قاضیان عزیز!
این بالا تیتر یاهو است دایر بر ابراز تمایل احمدی نژاد برای مناظره با برک اوباما!
حوصله نکردم خبر را تا ته بخوانم لذا فکرم را به مرور شاهکار اقای احمدی نزاد در دانشگاه کلمبیا سپردم!
فکر کردم این رئیس جمهور ما که اعتباری هم دیگر برای این عنوان رئس جمهوری باقی نگذاشته مثل دکتر کردان که کاری کرد که دکترا هم دیگه خجالت میکشند بگن ما دکتریم. اون قدیما دکترا اعتباری داشنتد!
الغرض تصور اینکه یکبار دیگه ایشون بد جوری تحقیر بشه منو حالی به حالی میکنه هرچند دنیا دیگه میدونه که رئیس جمهور ما در حقیقت نماینده بالا ست و نه نماینده پائینها و لذا حرجی بهش نیست!
آقای احمدینژاد همیشه در آسمان خوشخیالیهای کودکانه پرواز میکند، اما همهی ما را با سر به زمین سفت واقعیت میکوبد.
حبیب ت | دوشنبه، ۴ خردادماه ۱۳۸۸، ۹:۲۰ بعدازظهر
آقای قاضيان، بنظر ميرسد که نسبت بچند روز قبل تحولی بزرگ در مورد شرکت مردم در انتخابات رخ داده باشد ودانشجويان و مردم بشکلی با کانديداهای اصلاح طلب خودشان وارد بده بستانی شده باشند که کانديداها خواسته های آنهارا در قبال حمايت از آنها از تريبونهای تبليغاتی پخش کنند که کار بسيار خوب و از زمان آقای خاتمی خيلی پيشرفته تر است؟
جناب قاضيان، من کيبورد فارسی ندارم و با زحمت اينها تايپ ميکنم دقت بفرمائيد در زمان چاپ جا نيفتند.
به نظر می رسد با شروع تبلیغات تلویزیونی و محیطی فضای سیاسی دارد رو به گرمی میرود. اگر شیب وشدت گرما افزایش بیابد، راه برای تغییر اوضاع هموارتر میشود.همونطور که شما میگویید در این انتخابات خواستههای بیشتری حول منافع معین شکل گرفته و بیان میشود.
Amir | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۶:۳۹ صبح
آقای قاضيان، منظور از اقتدارگرايان همان طالبانيست ها هستند؟
رابطهی اینها عموم و خصوص مطلق است، یعنی طالبانیها اقتدارگرا هستند اما همهی اقتدارگراها لزوماً افکار طالبانی ندارند.
Amir | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۷:۰۸ صبح
آقای قاضيان، سرمایه در مورد درآمد نفتي ايران در گزارش اصلی خود بر اساس آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران نشان داده که مجموع درآمد های حاصل از فروش نفت و گاز کشور در 28 سال گذشته 679 میلیارد و 666 میلیون دلار بوده است که از این بین سهم دولت میرحسین موسوی در هشت سال تصدی گری حدود شانزده و نیم در صد، سهم دولت های هاشمی رفسنجانی حدود هجده و نیم، سهم محمد خاتمی 42 در صد و محمود احمدی نژاد 270 میلیارد دلار یعنی 73/39 درصد بوده است. به نوشته سرمایه نکته قابل توجه آنکه سهم 40 درصدی دولت محمود احمدی نژاد از عایدات نفتی 28 سال گذشته مربوط به تنها چهار سال بوده و دولت های قبل از دولت نهم به رغم اینکه درآمد های نفتی آنها مربوط به دوره هشت ساله تصدی گری آنها بر دولت بوده، هرگز از 25 درصد کل عایدات حاصل از کل فروش نفت در 28 سال گذشته فراتر نرفته است . معلوم هست اين پولها کجا رفتند؟
با این پولها دوباره نفت خریدن و بردن سر سفرهی مردم.
بد نیست اینا رو هم ببینید:
http://www.youtube.com/watch?v=bsXQWLY1yrw
http://www.youtube.com/watch?v=wZ2Vurt6uYI
http://www.youtube.com/watch?v=hcmuXy9UPys
Amir | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۷:۳۱ صبح
سلام
مطلب بسیار جالبی بود. البته شرط لازم تحلیلی که با آن نوشه دیگر شما (نظرسازی مهمتر از نظر سنجی) کافی و کامل می شود. به نظر من هم "امر سیاسی" در ایران بسیار سیال و متغیر است و از آنجا که بر پایه های اجتماعی عمیق و پایه های فرهنگی عمیقتر بنا نشده است بسیار لغزان و ژله ای است.
بیشتر تحلیلگران ما هم فریب همین خصوصیت غلیانی و کوکاکولایی آنرا می خورند و خودشان هم به جای فاصله گیری از موضوع پژوهش و رفت و برگشت به آن مبهوت کف و غلیان آن می شوند. تحلیل های از این دست (از دست شما!) بسیار کم است. زنده باشید.
ممنون از لطف شما جناب کریمی.
منم با شما در مورد فقدان پایهی اجتماعی امر سیاسی، بویژه در تظاهراتی مانند رخداد انتخابات، موافقم. در مورد موضوعی هم که در انتها اشاره کردهاید دارم چیزی مینویسم که امروز همینجا منتشرش میکنم.
ارادت.
مرتضی کریمی | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۲:۵۹ بعدازظهر
من هم البته مطلبی نوشته ام در این خصوص در وبلاگم. اگر برایتان جالب بود خوشحال می شوم نظر بدهید. بزرگ باشید
چشم قربان. میام میخونم و نظر میدم.
مرتضی کریمی | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۵:۳۴ بعدازظهر
آقای قاضيان، چرا نصب پلاکارد و تبلیغ توسط خودروها ممنوع شده؟
خوب برای اینکه کسی که مشهورتره نیاز به چنین تبلیغاتی نداره و 4 سال تمام تریبونهای رسمی رو در اختیار داشته، اما رقبایش باید تلاش کنند خودشون رو بشناسونن. بنابراین رقابت منصفانه و عادلانه حکم میکنه جلوی اونا رو بگیرن تا نتونن خودشون رو بشناسونن! حالا اگر شما میگید این دیگه چه جور منصفانه و عادلانهای است باید به واژهنامههایی مراجعه کنید که در این سالها برای معنای کلمات وضع شده!
Amir | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۶:۵۱ بعدازظهر
salam, kheili kheili mamnun az in post. baraye man mohemtarin nokte hamin akhari bud ke kheili fekram ro mashghul karde bud va khoshhalam ke hadsam dorost bud va ehtemalan ba kenar raftane yeki az kandida haa sherkate mardom (tarafdar haye un) kam mishe. be vije ke yek seri az adam haa ba esrare atrafian razi mishan ray bedan va agar kandidaii ke saresh tavafogh kardan! kenar bekeshe ehtemal va vaghte inke beshe dobare razishun kard kheili kame.
نکتهی آخری هم که شما گفتید خیلی مهمه.یعنی صرفنظر از ملاحظات ناشی از حزبی نبودن سیاست و فقدان زندگی سیاسی فعال، از نظر روانشناسی فردی هم بسیار محتمله که همین اتفاقی بیافته که شما میگین.
roozmare negar | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۸:۰۰ بعدازظهر
سلام
يادم نيست تو كدوم يكي از كامنتاي قبلي يه بزرگواري درباره درخت و دريا يه چيزي نوشته بود منم وقتي با بيشتر مطلبتون موافقم پس گفتن هر حرفي مصداق همون ميشه :-)
***
از ابراز لطفتون هم ممنونم دكتر قاضيان بزرگوار.مرگ همسايه ديوار به ديوارمان است .به قول زنده ياد قيصر " در ستون تسليتها نامي از ما يادگاري"
به هر حال از اینکه کلیکرنجه میکنید و به اینجا سر میزنید و نظر میدهید خوشحال میشم.
در مورد مرگ فقط میشود گفت به حرف پایان میدهد با سکوتی که تحمیل میکند.
دست خيال | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۹:۵۹ بعدازظهر
آقای قاضيان، از وقتيکه احمدی نژاد روی کار آمده بغير از چندتا کشور گدا و گدول کشوری با ما دوست نيست علت آن چيست؟
علتش هوشیاری اون ملتهایی است که شما بهشون میگین گدا و گدول اما مسؤولانش آنقدرها عقل و درایت دارند که بدونن باید کجا برن شکار.
Amir | سه شنبه، ۵ خردادماه ۱۳۸۸، ۱۰:۲۲ بعدازظهر
آقای قاضيان، چه مکانيزمی برای اجرای شعارها و مطالبات مردم از طرف کانديداهاي اصلاح طلب وجود دارد؟
مکانیزم خاصی در کار نیست جز تداوم حضور سیاسی و اجتماعی.
Amir | چهارشنبه، ۶ خردادماه ۱۳۸۸، ۰:۳۵ صبح
آقای قاضيان، کسانی رد صلاحيت شدند که از نظر رجل بودن از بعضي از قبول شدگان هم رجل ترند علت آن چيست؟
در این موارد دلایل منظقی به درد نمیخورد، بلکه خواست شورای نگهبان اهمیت دارد که به منزلهی برهان قاطع عمل میکند.
Amir | چهارشنبه، ۶ خردادماه ۱۳۸۸، ۰:۴۱ صبح
آقای قاضيان، شرکت در انتخابات و نفس وجود آن به معنای پذیرش حق مردم و بخشی از میراث دمکراتیک جامعه است.
شرکت نکردن در آن به دلیل عیب و نقص های عمده ای که در نحوه انجام انتخابات وجود دارد بسان کسی است که در اعتراض به غصب بخش اعظم منزلش توسط مشتی غاصب از اندک حقوقی که هنوز غصبش نکرده اند هم استفاده نمی کند.
تجربه تاریخی نشان داد که شاید می توان از طریق همین انتخابات معیوب غاصبین را به اندکی عقب نشینی واداشت.
با شما موافقم. بالاخره اگر ما نخوایم که دوباره بریم سرکار یه انقلاب دیگه چارهای نداریم جز اصلاحات تدریجی، منجمله از طریق فرصتهایی که انتخابات فراهم میآورد.
Amir | چهارشنبه، ۶ خردادماه ۱۳۸۸، ۷:۵۶ بعدازظهر